پارسه موزیک

ساخت وبلاگ

بسیاری از دست اندرکاران موسیقی بخصوص آنها که دستی در آهنگسازی دارند، با بداهه نوازی میانه خوبی ندارند، حتی برخی بداهه نوازی را معادل باز کردن دهان و صحبت کردن بدون فکر و برنامه از پیش تعیین شده می دانند. اما اگر نگاه کوتاهی به تاریخ موسیقی بیندازیم به دفعات با ماجراهای خلق آثار ارزشمند موسیقی بصورت بداهه برخورد خواهیم کرد.

در واقع اگر تنها به دو نکته توجه داشته باشیم، خواهیم دید که خلق آثار موسیقی بصورت بداهه نیز می تواند قابل احترام و یا حتی با ارزش تر از آثاری باشد که به روشهای آکادمیک خلق و تهیه شده اند. به این دو نکته توجه کنید:

i – بداهه نواز دانش و توانایی های یک آهنگساز تمام عیار و حرفه ای را دارد.

ii – بداهه نواز تمام مراحلی که آهنگساز معمولی باید بصورت آکادمیک در مدت زمان قابل ملاحظه ای طی کند تا به یک اثر هنری برسد را در ذهن خود می پروراند و در حین اجرای موسیقی طی کرده آنرا اجرا می کند.

بـاخ – Johann Sebastian Bach

باخ در زمان حیات شهرت چندانی در مقام آهنگساز نداشت و معمولا برچسب کهنگی سبک و از مد افتادگی به آثارش زده می شد. اما پس از یکصد سال با کشف آثار او و مشخص شدن ارزش هنری آنها، امروزه نه تنها او را بعنوان یک نابغه موسیقی می شناسند بلکه نام او بعنوان بزرگترین بداهه نواز اروپا شهرت جهانی دارد.

در تاریخ موسیقی آمده است که زمانی یکی از نوازندگان مشهور ارگ اهل کشور فرانسه برای مقابله با باخ به شهر آمده بود. اما او به محض شنیدن صدای ساز او از دور دست، هنگامی که تنها در حال گرم کردن خود برای مسابقه بود، بدون آنکه وارد کلیسا شود با قطار بعدی شهر را ترک کرد.

مهارت بداهه نوازی باخ، نقطه قوت آموزش هایش بود، او معمولا به منظور اینکه به شاگردانش معنای فی البداهه ساختن را به صورت عملی نشان دهد، معروف ترین آثارش را در چند نسخه متفاوت می نوشت و از شاگردانش می خواست که آنها را اجرا نماید. (از همین جا می توان به این نکته پی برد که بداهه نواز معمولا طرحی از موسیقی مورد نظر خود را در ذهن دارد و به هنگام اجرای آنرا بگونه ای متفاوت – از زوایای مختلف – می نوازد.)

موتزارت – Wolfgang Amadeus Mozart

حتی اگر تاریخ موسیقی را مطالعه نکنیم و تنها به تماشای فیلم Amadeus – با قبول مستند بودن – بسنده کنیم، بدون شک متوجه محبوبیت موتزارت بر خلاف باخ، در دوران زندگی اش خواهیم شد. اما موتزارت نیز در ابتدا در در مقام یک بداهه نواز، کسی که به سرعت می تواند ایده های موسیقی را پرورش داده و اجرا کند به شهرت رسید و بعدها با بزرگ تر شدن و پختگی در مقام آهنگساز و احیاناً نوازنده پیانو به شهرت رسید.

در قسمتی از زندگی موتزارت می خوانیم روزی قرار بر این بود که او به همراه کلمنتی (Muzio Clementi) در یک مسابقه نوازندگی پیانو در مقابل پاپ به نوازندگی بپردازند و جالب اینجا بود که قسمت انتهایی مسابقه، اجرای هم زمان بداهه نوازی توسط دو موسیقیدان مشهور زمانه بود.

بتهوون – Ludwig van Beethoven

بتهوون نیز همانند موتزرات در ابتدا بخصوص در وین شهرت آهنگسازی نداشت، اما در همان ایام بعنوان یک بداهه نواز بی مانند مورد تحسین قرار می گرفت. در واقع پس از گذشت ده سال کامل از محبوبیت او به عنوان یک بداهه نوازی برجسته در شهر وین، آوازه نبوغ او در موسیقی و آهنگسازی به تدریج به گوش جهانیان رسید. این هنرمند برجسته تا آخر عمر بسیاری از کارهای بزرگ خود را با بداهه نوازی تهیه کرد.

یکی از بزرگترین آرزوهای بتهوون ملاقات با موتزارت و شاگردی او بود ولی همانطور که می دانید متاسفانه این دو تنها یک بار در یک مهمانی با یکدیگر روبرو شدند و بتهوون از این تنها فرصت دیدار موتزارت استفاده کرد و از او خواست تا نت هایی برای بداهه نوازی در اختیارش قرار دهد. در همین زمان هنگامی که بتهوون به نوازندگی مشغول بود، موتزارت به همکارش توماس اتوود (Thomas Attwood آهنگساز و نوازنده ارگ انگلیسی) تاکید کرد “شهرت این جوان روزی زبانزد خاص و عام خواهد شد” .

شوبرت – Franz Schubert

علاقه بیش از حد شوبرت به آواز و موسیقی با کلام باعث شده بود که او نیز ابتدا بعنوان یک بداهه نواز ماهر پیانو در موسیقی مطرح شود. حتی در تاریخ می خوانیم که او بسیاری از اوقات در کافه ها و مراکز تجمع مردم به نواختن پیانو می پرداخت و آثاری که بتدریج در زمره کارهای او در آمدند را در همین ایام بصورت بداهه تجربه کرده بود.

شوپن – Fredric Chopin

شواهد زیادی در دست است که شوپن نیز بیشتر قطعات خود را بصورت بداهه و پشت ساز تنظیم نموده است، هر چند او به دلیل خصوصیات اخلاقی و روحی که داشت کمتر در جمع به بداهه نوازی می پرداخت و تنها در حضور دوستان و نزدیکان دست به اینکار می زد.

لیست – Franz Liszt

لیست به خوشگذارنی و تفریح بیش از حد مشهور بود و مشخصه بزرگ کنسرتهای او در این بود که در انتهای آنها با استفاده از تم های موسیقی های اجرا شده اقدام به بداهه نوازی می کرد. حتی هنگامی که برای اجرا به شهری دعوت می شد به سالن های موسیقی شهر می رفت تا با موسیقی آنها آشنا شود و بتواند به هنگام بداهه نوازی از تم های آشنای آنها استفاده کند.

برامس – Johannes Brahms

برامس در زمان کودکی از نوازندگی پیانو در رستوران ها مخارج زندگی خود را تامین می کرد. او این توانایی را داشت تا قطعات مشهوری را که در مکانهای مختلف وین می شنود بصورت بداهه اجرا کند و به همین علت نوازندگی او بسیار مورد توجه مخاطبین قرار داشت.

شهرت برامس هنگامی آغاز شد که شومان (Robert Schumann) در یکی از اجراهای سونات ویولن بتهوون که توسط برامس اجرا می شد، شرکت نمود. در آن اجرا به دلیل کوک نبودن پیانو، برامس برای اینکه بتواند با ویولن هم نوازی کند مجبور شد قطعه مورد نظر را در کلید دیگری بنوازد! (از مهمترین توانایی یک بداهه نواز تمام عیار اجرای قطعه بر روی هر کلیدی است.)

دبوسی – Claude Debussy

دبوسی بداهه نوازی را عمده مهارت هنری خود می شمرد و بارها اظهار کرده بود که کلیه خلاقیت هایش از طریق شنیداری صورت پذیرفته است. این نکته به خوبی در نحوه آرایش ملودی ها و استفاده از آکوردها در کارهای منتشر شده دبوسی مشهود است. او هموراه معتقد بود با عشقی که به صدای پرطنین دارد اجازه می دهد بداهه نوازی اجرای او را به جلو ببرد.

نتیجه گیری

در هر صورت با مطالعه تاریخ موسیقی و کنار هم قرار دادن قرائن، بنظر می رسد که می توان به این نتیجه رسید که نحوه خلق آثار موسیقی در گذشته بر خلاف امروز که بیشتر بر پایه روشها و مدلهای آکادمیک است بیشتر بر پایه بداهه نوازی استوار بوده است. تنها نکته ای که جای تاسف دارد آن است که در آن دوران امکان ضبط این بداهه نوازی ها تا مدتها وجود نداشته و تنها راه ماندگار کردن آنها، گردآوری این قطعات بصورت نت موسیقی بوده است.

متاسفانه آنچه امروز باعث شده تا قبول کردن این موضوع یعنی خلق آثار هنری بصورت بداهه نزد ما دشوار باشد، چیزی جز نفوذ تفکر مهندسی و سعی در ساختاردادن به نحوه خلق آثار هنری نبوده است. راه دور چرا برویم؛ لحظه ای به تاریخ موسیقی دستگاهی ایرانی توجه کنید، آیا هیچ فکر کرده اید که چرا هنوز پایه و اساس این سبک موسیقی ایرانی بر بداهه نوازی استوار است؟

بسیاری از کسانی که نمی خواهند بداهه نوازی کنند بیشتر بیم آنرا دارند هنگام اجرا نت غلطی را بزنند که بد صدا باشد و یا چنانچه با یک گروه مینوازند از این موضوع میترسند که از هارمونی گروه عقب یا جلو بیفتند.

به این نکات توجه کنید:

– در موسیقی Jazz اصلا” نگران زدن نت اشتباه نباید بود چون شما به محض اینکه احساس کردید نتی را اشتباه زدید با نیم پرده بالا یا پایین رفتن بدون شک میتونید حداقل به نتهای هفتم یا نهم یا سیزدهم و… هارمونی لحظه ای خواهید رسید.

– جدای از این موضوع اگر به کارهای افرادی مانند تلونیوس مانک (Thelonious Monk) گوش کرده باشید، متوجه خواهید شد که چنانچه کاربرد صحیح نت ها را بیاموزیم می توان به جرات گفت که اصلآ نت فالش (false) معنی ندارد و همه نتها در هر گامی قابل اجرا هستند.

– برای احتیاط بیشتر اگر در بداهه نوازی خیلی تجربه ندارید، سعی کنید شروع ها و فرودهای ملودیهای شما روی نت های اول، سوم، پنجم یا هفتم گام باشد، همین کافی است تا ملودی بداهه شما حداقل بد صدا نباشد.

– اگر حس کردید که از هارمونی عقب افتادید یا احیانا”‌ جلوتر هستید باز نگران نباشید چون معولا” هارمونی در سیکلهای ۴ یا ۸ یا ۱۲ یا ۱۶ میزانی تکرار می شود. لذا دست پاچه نشوید و با رعایت نکته پاراگراف بالا ادامه بدید تا به اول Progression برسید.

– تا اینجا شما مطمئن هستید که ملودی که میزنید بد صدا نیست خب این کافی نیست باید خوش صدا هم باشد. یک نکته مهم در خوش صدا بودن ملودی که هیچ ربطی به به خلاقیت ندارد، علاقه مردم به تکرار در موسیقی است. مردم دوست دارند یک جمله موسیقی را بیش از یکبار بشنوند پس هرگز سعی نکنید دائمآ ملودی های جدید اجرا کنید چون در پایان کار حتی یک ثانیه از موسیقی شما در ذهن هیچکس بجا نخواهد ماند.

– بالای ۸۰ درصد ملودی های موسیقی Jazz روی نتهای چنگ استوار شده است و اغلب کسانی که بداهه نوازی Jazz میکنند با این نتها حرکت میکنند تا روی یک نت مناسب فرود بیایند. پس سعی نکنید از بزرگان Jazz بزرگتر باشید بنابراین به همین نتهای چنگ قانع باشید و تمرینهای خود را با این نتها انجام بدید تا با تسلط بتوانید از آنها استفاده کنید.

در پایان بدانید که هیچ چیز به اندازه گوش کردن به موسیقی Jazz و تمرین همزمان هنگامی که موسیقی در حال پخش است نمیتواند قوه بداهه نوازی شما را پرورش دهد.

آموزشگاه موسیقی

پارسه موزیک...
ما را در سایت پارسه موزیک دنبال می کنید

برچسب : آموزشگاه موسیقی,آموزشگاه,موسیقی,آموزشگاه موسیقی پارسه, نویسنده : مهگل فرشچی parsehmusic1 بازدید : 172 تاريخ : شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 12:06

مجید بهبهانی:

ريتم در حقيقت ترجمه واژه Style است به معناي يك سبك يا الگوي موسيقايي كه به غلط در بين نوازندگان ايراني ريتم ناميده مي‌شود.

اما به هرحال منظور از استايل ( يا همان ريتم ) قطعه‌اي آهنگين شامل سازهاي مختلف است كه توسط سكوانسر دستگاه به طور خودكار نواخته مي‌شود و نوازنده با آكوردگيري تناليته آنرا تغيير مي‌دهد و در حقيقت از آن به عنوان اركستر همراهي كننده استفاده مي‌كند.

در بين كيبورد ارنجرها با افزايش تكنولوژي و قيمت دستگاه، ساختار استايل‌ها پيچيده‌تر مي‌شود تا آهنگ واقعي‌تر و متنوع‌تر برسد و شنونده باور كند كه اركستري واقعي، نوازنده كيبورد را همراهي مي‌كند.

در اغلب دستگاه‌ها يك استايل از بخش‌هاي مختلفي تشكيل شده است. اين بخش‌ها عمدتا عبارتند از:

در مدل‌هاي ارزان‌ قيمت يك سري استايل ثابت در دستگاه وجود دارد و نوازنده ملزم به استفاده از همان نمونه‌هاي پيش‌فرض است. براي مثال مي‌توان به دستگاه CASIO CT-680 اشاره نمود. كه از 110 استايل ثابت تشكيل شده و هر استايل از 6 بخش بنام‌هاي CODA, ENDING, FILL IN, BREAK, INTRO (LONG), INTRO تشكيل شده است.

اما در مدل‌هاي پيشرفته و گران‌قيمت‌تر دستگاه به نوازنده اجازه مي‌دهد، تا استايل را به سبك خود خلق كند و به اصطلاح دستگاه قابليت ريتم‌سازي دارد.

در بين دستگاه‌هايي كه قابليت خلق استايل دارند نيز تفاوت‌هاي چشمگيري وجود دارد، يكي از اين تفاوت‌ها تعداد قطعه‌هاي يك استايل است، براي مثال در كيبورد YAMAHA PSR-510 هر استايل از 7 بخش به شرح زير تشكيل شده:
INTRO, MAIN A, MAIN B, FILL IN 1, FILL IN 2 (*2), ENDING

تفاوت مهم‌تر در ساختار هر قطعه است، كه مثلا در دستگاه فوق هر يك از قطعات ذكر شده از 8 كانال به شرح زير تشكيل شده‌اند:
RHYTHM1, RHYTHM2, BASS, RHYTHMIC CHORD1, RHYTHMIC CHORD2, PAD CHORD, PHRASE1, PHRASE2

اين كانال‌ها معمولا بين يك تا چهار ميزان تكرار شونده دارند كه از آهنگساز خواسته مي‌شود تا خطوط درام و پركاشن را در طي اين ميزان‌ها نواخته و خطوط باس و همراهي كننده را تحت يك آكورد مشخص ( معمولا دو ماژور ) بنوازد. سپس كانال‌هاي نواخته شده توسط دستگاه ضبط مي‌شود و با روشن كردن ريتم،‌ ميزان‌هاي ضبط شده مرتب تكرار مي‌شوند.

هنگامي كه نوازنده آكورد را تغيير مي‌دهد، كانال‌هاي همراهي كننده با توجه به آكورد گرفته شده، از دو ماژور به آكورد مورد نظر تغيير مي‌يابند.

يكي از مشكلاتي كه در دستگاه‌هاي با قيمت متوسط وجود دارد، اين است كه فرايند تغيير آكورد يك حالت ثابت دارد، به عبارت ديگر اگر نوازنده آكورد "رمينور" را بنوازد، دستگاه دوماژور ضبط شده را به رمينور انتقال مي‌دهد و تفاوتي نمي‌كند كه نوازنده رمينور را با كدام نت‌ها نواخته است. ( يك آكورد را مي‌توان در قسمت‌هاي مختلف يك ساز با استفاده از نت‌هاي هم‌آهنگ نواخت ).

اين باعث مي‌شود كه تنوع آكوردها محدود شود و بعضا برخي آكوردها به طرز زيبايي انتقال پيدا نكنند.

دستگاه‌هاي پيشرفته اين مشكل را به شيوه‌هاي مختلفي حل كرده‌اند، براي مثال در KORG Pa80 يا Pa50 Sampler ساختار ريتم به صورت زير است:

همانطور كه گفته شد، به طور كلي بخش Style در اغلب كيبوردها از اجزاي زير تشكيل شده است:

الف تعدادي استايل يا ريتم‌‌هاي ثابت و يا قابل برنامه‌ريزي ( در صورتيكه دستگاه قابليت ريتم‌سازي داشته باشد )

ب) بخش‌هايي مانند Intro, Fill, Ending كه بخش‌هاي مختلف يك استايل يا ريتم را تشكيل مي‌دهند.

ج ) كانال‌هايي مانند Drum, Percussion, Bass, Accompaniment كه اجزاي بخش‌هاي بالا را تشكيل مي‌دهند.

همچنين گفته شد، كه با پيشرفته شدن دستگاه‌هاي مختلف تعداد اين اجزا بيشتر و قابليت برنامه‌ريزي آن‌ها گسترده تر مي‌شود.

اما ببينيم اين اجزا در KORG Pa80, Pa50 Sampler چگونه تعريف شده است:

در اين دستگاه به صورت پيش‌فرض حدود 304 استايل وجود دارد و 48 فضاي خالي براي خلق ريتم توسط آهنگساز در نظر گرفته شده است.

هر استايل از خود از ده بخش Variation 1,2,3,4, Intro 1,2, Fill 1,2, Ending 1,2 تشكيل شده است كه به هر يك از اين بخش‌ها اصطلاحا يك Style Element يا به طور خلاصه E مي‌گويند.

هر Style Element خود از اجزاي كوچكتري بنام Chord Variation يا به اختصار CV تشكيل شده است. نحوه تخصيص اين اجزاي به طوري است كه Variation1,2,3,4, از حداكثر شش CV و مابقي Style Elementها از دو CV تشكيل شده‌اند.

اما CVها چيستند، CV در حقيقت مجموعه‌اي از Track Sequenceها يا كانال‌هاي درام، پركاشن، باس و ... هستند. در ارنجر Pa80, Pa50 Sampler هر CV از هشت كانال بنام‌هاي DRUM, PERC, BASS, ACC1,2,3,4,5 تشكيل شده است.

بسيار خوب، اما كاربرد اين تركيب پيچيده چيست؟

همانگونه كه در بالا ذكر شد، در اكثر دستگاه‌ها هنگام ريتم‌سازي آهنگ‌ساز كانال‌هاي همراهي كننده را ( مثلا ACC1) تحت يك آكورد مشخص ( غالبا تركيبات دو ماژور ) ضبط مي‌كند و بعدها هنگامي كه نوازنده آكورد را در حين نواختن آهنگ تغيير مي‌دهد، دستگاه به طور خودكار آكورد ضبط شده را به وضعيت جديد تغيير مي‌دهد.

اما نكته‌اي كه وجود دارد اين است كه انتقال آكوردها هميشه با مشكلاتي به همراه بوده است، براي مثال يك آكورد Dm7 را مي‌توان در قسمت‌هاي مختلف كيبورد نواخت، اما در روش انتقال ثابت فقط يك صدا از دستگاه توليد مي‌شود يا در هنگام ريتم‌سازي آكورد ماژور ضبط مي‌شود اما هنگام نوازندگي براي نواختن يك آكورد مينور انتقال با مشكلاتي روبروست.

اگرچه دستگاه‌هاي مختلف راه‌كارهايي را براي رفع اين مسائل تعبيه كرده اند اما در Pa80,Pa50 Sampler دستگاه اين قابليت را در اختيار شما قرار مي‌دهد، تا براي هر Style Element بين دو تا شش الگوي مختلف شامل دارم، پركاشن، باس، و پنچ خط همراهي كننده تهيه كنيد و دستگاه با توجه به نوع آكوردي كه مي‌نوازيد يكي از اين الگوها را بكار مي‌گيرد.

البته كرگ، اصراري بر اين ندارد كه شما هنگام ريتم سازي حتما شش Cv كامل براي هر Variation خود ضبط كنيد، اما توصيه مي‌كند براي بخش‌هاي Intro1 و Ending1 حتما دو الگوي CV يكي بصورت ماژور و يكي بصورت مينور ضبط نماييد.

آموزشگاه موسیقی 

پارسه موزیک...
ما را در سایت پارسه موزیک دنبال می کنید

برچسب : آموزشگاه موسیقی,آموزشگاه,موسیقی,آموزشگاه موسیقی پارسه, نویسنده : مهگل فرشچی parsehmusic1 بازدید : 207 تاريخ : شنبه 13 آذر 1395 ساعت: 14:40